اینک آخرالزّمان: جنگ عراق، ایده وقوع آرماگدون

اینک آخرالزّمان: جنگ عراق، ایده وقوع آرماگدون » امام زمان(عج)، مهدویت و مباحث مربوط به آخر الزمان

جنگ با عراق، به پایان روزگار منجر خواهد شد. ما این را می ‏دانیم، اسرائیل پابرجا نخواهد ماند، اسرائیل در طى آخرالزمان از بین خواهد رفت...

 

                   منطقه «هارمجدّو»؛ شمال فلسطین اشغالی.

----------------------------------------------------------------
اشاره:
با توجه به ظهور مسیحیت بنیادگرا (1) در کشور آمریکا و جنگ آمریکا علیه عراق، نظریه‏ پردازان مسیحى همچون جرى فالول، مورگان استرانگ، گرى‏ فریزر و ... نظرات خود را - که غالباً مبتنى بر مکاشفات یوحنّا (بخش پایانى کتاب مقدس(2)) است - به مخاطبان القا مى‏کنند و از طرفى جنگ عراق را شاهدى بر تحقّق پیشگویی هاى کتاب مقدس (3) (انجیل) مى‏دانند و سعى مى‏کنند تا بدین‏وسیله دیدگاه هاى راست مسیحى را تبلیغ و حقانیّت خود را به جهانیان عرضه دارند. در این مقاله که از یکى از سایت هاى اینترنتى گرفته شده با واژگانى همچون آرماگدون، جنگ آخرالزمان، ضد مسیح، ایده هزاره، راست مسیحى آشنا خواهیم شد و همچنین نگاهى کوتاه به نظرات آنها در مورد جنگ عراق و چگونگى تحقق پیشگوئی ها در بخش مکاشفات کتاب مقدس خواهیم داشت.
----------------------------------------------------------------

بعضى‏ها بر این عقیده‏اند که پیش‏بینى قابل توجهى درباره جورج دبلیو بوش وجود دارد، مردى که سخن خود را با یک خطابه مذهبى بسیار قوى و ورزیده القا مى‏کند، و همچنین عقاید مذهبى و باورهاى دینى را در سیاست هاى خارجى‏اش دخالت مى‏دهد، پر واضح است که بسیارى از حامیان مذهبى بوش، از حوادث عراق به عنوان تحقق یک پیشگویى تعبیر کرده‏اند.
بیل بردوى (4) اخیراً طى مقاله‏اى در واشنگتن پست نوشت:
«حادثه‏هاى جهان - مخصوصاً حرکت نظامى آمریکا به سوى عراق - موجب شده است تا اشخاصى با دلایل جدید براى تعبیر و تفسیر کردن آخرین حادثه جهانى خودنمایى کنند.»
در وب سایت هاى پیشگویى، این بحث مشتاقانه بالا مى‏گیرد، گروه ها و مخصوصاً در کلیساها به مطالعه کتاب مقدس مى‏پردازند، در جمعیت هاى مذهبى در آخر هر ماه بحث از پیشگویى مى‏شود، مثل چیزى که در ماه گذشته تحت عنوان بیستمین کنفرانس بین‏المللى پیشگویى آخرالزمان در تامپا برگزار شد.
بردوى مى‏نویسد:
«به نظر بسیارى شواهدى دال بر نقش عراق در سناریوى آخرالزمان (5) در بخش هاى کلیدى پیشگوئی هاى آخرالزمان کتاب مقدس وجود دارد.»
در اینجا و در دیگر کتاب هاى پیشگویى عهد عتیق و عهد جدید، ادبیات دوران باستان (کتاب مقدس) مالامال از تیترهاى خبرى است که امروزه در مورد جنگ عراق در رسانه‏ها به کار مى‏رود.
مکاشفات (6)، بخش پایانى کتاب مقدس - به جز در برخى از نسخه‏هاى جدید - به عنوان نقشه حوادثى که هم‏اکنون در عراق اتفاق افتاده است به حساب مى‏آید. در قسمت شانزدهم از بخش مکاشفات نامى از آرماگدون (7) بیان گردیده است.
همانطور که رود فرات اخیراً به‏وسیله مجموعه‏اى از تانک ها محاصره شده است، منطقه باستانى هارمجدون نیز در شمال اسرائیل در محاصره تانک ها است.
یوحنّا - به احتمال قوى نویسنده بخش مکاشفات کتاب مقدس - در شرح ماجراهاى آخرالزمان مى‏گوید:
«فرشته ششم جامش را بر رودخانه بزرگ فرات خالى کرد و آب رودخانه خشک شد. به طورى که پادشاهان مشرق زمین توانستند نیروهاى خود را بدون برخورد با مانع به ‏سوى غرب ببرند، و دیگر فرشتگان در شیپورها مى‏دمند، هنگامى‏که نیروها براى نبرد حق و باطل جمع مى‏شوند.»
بسیارى از مفسران مى‏گویند که ساختار مدرن دولت اسرائیل، شمارش معکوس پیشگویى‏شده پایان روزگار را به راه انداخته است و این پیشگویى با افزایش ضد مسیحی هاى (8) شرور، نزاع ها و اختلافات جهانى، آزار و اذیت کلیساى مسیحى و ظهور یک مذهب دروغین، و درگیری هایى پیش از آغاز جنگ و نبرد حق و باطل در آخرالزمان، تکمیل مى‏شود، البته بستگى به این دارد که شما متن هاى پیچیده کتاب مقدس را چگونه تفسیر کنید، عیسى مسیح زمانى مى‏آید تا قبل از قضاوت نهایى مقدمه و راهگشاى یک قرن دوران صلح و حکومت صلح باشد، یا این ‏که او فقط زمانى مى‏آید که پیروانش مقدمه هزاره سلطنت (9) مسیح را فراهم کنند که این بیشتر شبیه یک حکومت دینى و مذهبى است.
در این ماجراى تاریخى، مرحله‏اى به نام آزار و اذیت (10) براى مدت هفت سال وجود دارد که ضد مسیحی هاى از بند آزاد شده، آزار و اذیتى زشت و زننده علیه مسیحی ها انجام مى‏دهند. براى مثال، از برخى از پیشگویی هایى که در طى این دوره مى‏شود، مى‏توان از مؤمنین واقعى‏اى نام برد که در این حادثه به آسمان برده مى‏شوند که اسم این مرحله در آخرالزمان را مرحله وجد و سرخوشى (11) گذاشته‏اند. این یک پیشگویى است که صحتش به‏ وسیله اتفاق ها و رویدادهایى که در غرب رخ مى‏دهد تشدید مى‏شود. به‏طور مشخص، مى‏شود از جنگ علیه صدام حسین نام برد.
دکتر مورگان استرانگ (12) - استاد تاریخ خاورمیانه دانشگاه ایالتى نیویورک آمریکا و مشاور برنامه‏هاى خبرى و مجله‏ها - مى‏گوید:
«جرى فالول (13) به طور کامل و بى‏هیچ ابهامى معتقد است که ما باید به جنگ با عراق برویم، تا حوادث مصیبت بارى را به راه بیندازیم که موجب فراهم شدن دومین ظهور حضرت عیسى مسیح شود. جنگ با عراق، به پایان روزگار منجر خواهد شد. ما این را مى‏دانیم، اسرائیل پابرجا نخواهد ماند، اسرائیل در طى آخرالزمان از بین خواهد رفت، هر یهودى‏اى که در هر جا زنده بماند به مسیحیت خواهد گروید.»
دکتر مورگان استرانگ اضافه مى‏کند:
«بر طبق علم آخرالزمان شناسى (14)، مسلمانها، بودائى‏ها، هندوها، کاتولیک ها، آنیمى‏ها و هرکس دیگر، در جنگ آخرالزمان (15) هلاک خواهند شد و یا این ‏که به مسیحیت اصول‏گرا و بنیادگرا ایمان خواهد آورد.»
همه جنگ عراق را نشانه بزرگى بر شمارش معکوس آخرالزمان مى‏دانند، ولى همه نسبت به ایدئولوژى آخرالزمان تعلق خاطرى ندارند.
مارک هیتچکوک (16)، کشیش کلیساى «فیث بایبل» واقع در آدموند در ایالت اوکلاهما مى‏گوید:
«مهم‏ترین مطلبى که باید بگویم این است که آنچه که آنجا (عراق) در حال رخ دادن است تحقق دقیق پیشگویی ها نیست.»
او اضافه مى‏کند:
«بعضى از مردم جنگ عراق را آغاز آرماگدون خواهند دانست، اما دیدگاه کلى من این است که جنگ عراق چیزى فراتر از بازگویى یک سناریو است.»
او مؤلف 9 کتاب در عنوان هاى مهم پیشگویی هاى کتاب مقدس است که مى‏گوید:
«جنگ در عراق بیشتر یک عامل گرم‏کننده و عامل شتاب دهنده‏اى است براى حوادث نگران کننده‏اى که رخ خواهد داد.»
در دانشگاه باب جونز (17) - جایگاه پرورش بنیادگراها - دکتر استفان هنکینز (18) به طور کامل اعتقاد دارد که جنگ در عراق نقطه پایان پیشگویی ها نیست. به ‏زودى بشریت با حوادثى که در بخش هاى مختلف کتاب مقدس از جمله مکاشفه یوحنا تصویر شده است، روبرو خواهد شد. او معتقد است که بشریت در آستانه جنگى است که عیسى مسیح علیه گروهى از ملت هایى که به وسیله ضد مسیح رهبرى مى‏شوند انجام خواهد داد، که پس از آن یک دوره هفت ساله از رنج و مصیبت را خواهیم داشت.
کسانى که به کتاب مقدس معتقدند با آروین باکستر - کشیشى در ریچموند در ایالت ایندیاناى آمریکا و مؤسس مجله آخرالزمان - موافقند، آروین باکستر مى‏گوید:
«ماجراى عراق با پیشگویی هاى عهد عتیق و عهد جدید مو نمى‏زند.»
باکستر همچنین میزان بالایى از تلفات در هجوم نظامى آمریکا به عراق را پیش‏بینى کرد و هشدار داد که دیگر کشورها جنگ در عراق را به دیده فرصتى براى سامان دادن سیاست هاى خود مى‏نگرند. براى مثال، ممکن است چین سعى کند تا تایوان را اشغال کند. یا این که هند و پاکستان مى‏توانند دست به جنگ تمام عیارى علیه منطقه بى‏ثبات کشمیر بزنند.
این ماجرا به گفته باکستر سرآغاز جنگ جهانى دوم و کشتار یهودیان به دست نازی ها بود که به ‏وسیله یوحنا در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیشگویى شده است.
اگر نشانه‏ها و علامت هایى بر این نظریه وجود داشته باشد که در آخرالزمان آمریکا پیشرفت مى‏کند. این، یک موفقیت شگفت‏انگیزى براى کتاب بر جاى مانده (19) نوشته تیم لاهایه (20) و جرى جنکینز (21) است.
اگر چه که بیشتر کتاب هایى که به موضوع آخرالزمان پرداخته‏اند ویژه قشر مذهبى تهیه شده‏اند؛ لکن، این مجموعه برجاى مانده طیف وسیعى از مخاطبان سکولار را جذب کرده و فروشى بیش از 50 میلیون نسخه را به خود اختصاص داده است. حتى بخش چهارم این کتاب رتبه اول لیست پرفروش‏ترین کتاب هاى نیویورک تایمز را - که مورد غبطه همگان است - را به خود اختصاص داده است. لاهایه که سابقاً یک کشیش بود و همچنین از فعالان حقوق مذهبى و آموزش در دانشگاه باب جونز است کسى است که جرى فالول را در سازمان دهى مؤسسه «اکثریت اخلاقى» مساعدت کرد.
اخیراً، فالول دانشکده پیشگویى تیم لاهایه را در دانشگاه آزاد خود افتتاح کرد، این یک نشانه بسیار قوى بر فراگیر شدن عقیده آخرالزمان در میان اقشار کم فرهنگ و بنیادگراى در حال رشد است.
لاهایه به نظریه رویکرد الهى مجموعه برجاى مانده پرداخته و مؤلف دیگر کتاب نقش روایت گر را ایفا کرده است. در حالی که طرح کلى داستان و شخصیت هاى آن را هم ارائه کرده است، خط سیر داستان از ابتداى مرحله آزار و اذیت شروع مى‏شود. این در زمانى است که ترس و وحشت ناشى از آزار و اذیت همه جا را فرا گرفته است. در بخش آرماگدون این کتاب، شیطان را در حال حکومت بر سیاره زمین از پایتخت خودش که همانا شهر بابل جدید که همان عراق است، ترسیم مى‏کند.
الوا مارتین (22) رئیس مجمع حقیقى خداوند در شمال کارولینا مى‏گوید:
«عراق درست همان جایى است که بابل قدیم آنجا بود.»
او مى‏گوید:
«تصور مى‏کند که روح یکى از پادشاهان قدیم بابل در زمانى که یهودیان برده و تحت شکنجه بودند در او حلول کرده است.»
معتقدانى مثل مارتین همچنین به پیام هایى از متون مقدس اشاره مى‏کنند، از جمله مى‏توان از فاحشه بابل نام برد که بر هفت تپه مى‏نشیند - درست هم زمان با کسانى که این پیشگویی ها را به شهرهاى باستان که توسط صدام حسین در حاشیه رودخانه فرات بازسازى شده است، نسبت مى‏دهند عده‏اى دیگرى معتقدند که این پیشگویی ها به کلیساى کاتولیک روم اشاره دارند.
گرى فریزر (23) کسى که درباره نشانه‏هاى ظهور دوم مسیح ایراد سخنرانى کرد، مى‏گوید:
«هرکسی درباره آینده شدیداً کنجکاو است.»
او اصرار داشت:
«نقشى که اسرائیل و دیگر کشورها در منطقه بازى مى‏کنند، به نوعى اجراى پیشگویی هاى آخرالزمان است.»
و هشدار داد که:
«حوادثى چون تروریسم و تشکیل اتحادیه اروپا قبلاً در کتاب مقدس پیش‏بینى شده بود.»
فریزر مى‏گوید:
«هم‏اکنون، سرتاسر جهان را بحران فرا گرفته است، این صرف یک تضاد و درگیرى با عراق نیست، این جنگ علیه تروریست است که به صورت یک مبارزه جهانى درآمده است.»
او ادامه داد:
«مردم هر جایى مى‏دانند که یک چیزى اتفاق افتاده است، خود همین دانش را از کتاب مقدس دارند. کتاب مقدس، تمام این اتفاقات را پیشگویى کرده است.»
او معتقد است:
«مسیحیت نقش خاصى را در حادثه‏هاى هولناکى که در بخش مکاشفات کتاب مقدس پیش‏بینى شده است، بازى خواهد کرد.»
اشخاص مشهورى که به مسئله پیشگویى توجه زیادى نشان مى‏دادند از سرتاسر جهان در کنفرانس پیشگویى حضور چشمگیرى داشتند. یکى از اعضاى شرکت کننده در این کنفرانس که خود یک کشیش کلیسا است، مى‏گوید:
«حوادث کنونى در عراق، ویژگى ملکوتى بودن و آسمانى بودن کتاب مقدس را اثبات کرده است.»
او در ادامه مى‏گوید:
«پیام نجات و رستگارى در قسمت مکاشفات کتاب مقدس دیده مى‏شود.»
و در آخر به صراحت اعلام مى‏کند که:
«خدا را شکر که مسیح، پادشاه است، و بهترین چیز این است که ما پیروز هستیم.»



--------------------------------------------
پى‏نوشت:
نام اصلی مقاله: *iraq war fuels visions of armageddon end times :Apocalypse soon*
1. اصطلاحاً راست مسیحى یا مسیحیان راست‏گرا نیز نامیده مى‏شوند.
2.Biblical book
3. بازگشت دوم حضرت مسیح در آخرالزمان بعد از طى مراحلى که در نهایت به جنگ بزرگ ختم مى‏شود از جمله اعتقادات مسیحیان بنیادگراست.
۴. Bill Broadway
۵. End time
۶. Revelation
7. Armageddon - آرماگدون که در اصل «هارمجدو» مى‏باشد به معناى «کوه مجدّو» است، مجدّو در شمال فلسطین اشغالى در کرانه غربى رود اردن واقع شده است.
۸. Antichrist
9. ایده هزاره: هزار سال باید طى شود تا مسیح ظهور کند.
10. Tribulation: حکومت ضد مسیح، هفت سال به طول مى‏انجامد و دوره «رنج یا آزمایش بزرگ» خوانده خواهد شد.
11.Rapture
12. Morgan strong
13. جرى فالول، کشیش بنیادگراى پروتستان و از رهبران سیاسى و مبلغان راست مسیحى است.
۱۴. eschatology
15. جنگ هرمجدون یا آخرالزمان: جایى که آخرین جنگ میان نیروى حق (خیر) و باطل (شر) قبل از روز داورى در رستاخیز به وقوع مى‏پیوندد.
16. Mark Hitchcock
۱۷. Bobjones university
18. stephen Hankins
19. «برجاى مانده» متضمن اعتقادات مسیحیان است در مورد نبردهایى که قبل از «بازگشت دوم مسیح» به وقوع خواهد پیوست. این کتاب تا کنون در 12 جلد انتشار یافته است و مجموعاً بیش از 50 میلیون نسخه فروش داشته است.
۲۰. Tim Lahaye
۲۱. Jerry jenkins
22. Elva Martin
۲۳. Gary Frazier

 

..................

منبع: سایت «موعود

نامه منسوب به چاپلین به دخترش

 

چارلی چاپلین یکی از نوابغ مسلم سینماست . او در زمانی که در اوج موفقیت بود با اونااونیل ازدواج کرد و از او صاحب 7 یا 8 بچه شد ولی فقط یکی از این بچه ها که جرالدین نام دارد استعدادبازیگری را از پدرش به ارث برده و چند سالی است که در دنیای سینما مشغول فعالیت است و اتفاقا او هم مثل پدرش به شهرت و افتخار زیادی رسیده و در محافل هنری روی او حساب می کنند .

چند سال پیش وقتی جرالدین تازه می خواست وارد عالم هنر شود ، چارلی برای او نامه ای نوشت که در شمار زیبا ترین و شور انگیزترین نامه های دنیا قرار دارد و بدون شک هر خواننده یا شنونده ای را به تفکر وادار می کند.

 

ژرالدین دخترم:
اینجا شب است٬ یک شب نوئل. در قلعه کوچک من همه سپاهیان بی سلاح خفته اند.
نه برادر و نه خواهر تو و حتی مادرت ، بزحمت توانستم بی اینکه این پرندگان خفته را بیدار کنم ، خودم را به این اتاق کوچک نیمه روشن٬ به این اتاق انتظار پیش از مرگ برسانم . من از تولیسدورم، خیلی دور...... اما چشمانم کور باد ،اگر یک لحظه تصویر تو را از چشمان من دور کنند.
تصویر تو آنجا روی میز هست . تصویر تو اینجا روی قلب من نیز هست. اما تو کجایی؟ آنجا در پاریس افسونگر بر روی آن صحنه پر شکوه "شانزلیزه" میرقصی . این را میدانم و چنانست که گویی در این سکوت شبانگاهی ٬ آهنگ قدمهایت را می شنوم و در این ظلمات زمستانی٬ برق ستارگان چشمانت را می بینم.
شنیده ام نقش تو در نمایش پر نور و پر شکوه نقش آن شاهدخت ایرانی است که اسیر خان تاتار شده است. شاهزاده خانم باش و برقص. ستاره باش و بدرخش .اما اگر قهقهه تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی گلهایی که برایت فرستاده اند تو را فرصت هشیاری داد٬ در گوشه ای بنشین ٬ نامه ام را بخوان و به صدای پدرت گوش فرا دار . من پدر تو هستم٬ ژرالدین من چارلی چاپلین هستم . وقتی بچه بودی٬ شبهای دراز به بالینت نشستم و برایت قصه ها گفتم . قصه زیبای خفته در جنگل ٬قصه اژدهای بیدار در صحرا٬ خواب که به چشمان پیرم می آمد٬ طعنه اش می زدم و می گفتمش برو .
من در رویای دختر خفته ام . رویا می دیدم ژرالدین٬ رویا.......
رویای فردای تو ، رویای امروز تو، دختری می دیدم به روی صحنه٬ فرشته ای می دیدم به روی آسمان٬ که می رقصید و می شنیدم تماشاگران را که می گفتند: " دختره را می بینی؟ این دختر همان دلقک پیره .

اسمش یادته؟ چارلی " . آره من چارلی هستم . من دلقک پیری بیش نیستم. امروز نوبت تو است. برقص من با آن شلوار گشاد پاره پاره رقصیدم ٬ و تو در جامه حریر شاهزادگان می رقصی . این رقص ها ٬ و بیشتر از آن ٬ صدای کف زدنهای تماشاگران ٬ گاه تو را به آسمان ها خواهد برد. برو . آنجا برو اما گاهی نیز بروی زمین بیا ٬ و زندگی مردمان را تماشا کن.
زندگی آن رقاصگان دوره گرد کوچه های تاریک را ٬ که با شکم گرسنه میرقصند و با پاهایی که از بینوایی می لرزد . من یکی ازاینان بودم ژرالدین ٬ و در آن شبها ٬ در آن شبهای افسانه ای کودکی های تو ، که تو با لالایی قصه های من ٬ به خواب میرفتی٬ و من باز بیدار می ماندم در چهره تو می نگریستم، ضربانقلبت را می شمردم، و از خود می پرسیدم: چارلی آیا این بچه گربه، هرگز تو را خواهد شناخت؟

............. تو مرا نمی شناسی ژرالدین . در آن شبهایدور٬ بس

قصه ها با تو گفتم ٬ اما قصه خود را هرگز نگفتم . این داستانی

 

شنیدنی است‌:

داستان آن دلقک گرسنه ای که در پست ترین محلات لندن آواز می خواند و می رقصید و صدقه جمع می کرد .این داستان من است . من طعم گرسنگی را

 چشیده ام . من درد بی خانمانی را چشیده ام . و از اینها بیشتر ٬ من رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند ٬ اما سکه صدقه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند ٬ احساس کرده ام.

با اینهمه من زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند نباید حرفی زد . داستان من به کار تو نمی آید ٬ از تو حرف بزنیم . به دنبال تو نام من است:چاپلین . با همین نام چهل سال بیشتر مردم روی زمین را خنداندم و بیشتر از آنچه آنان خندیدند ٬ خود گریستم .

 

ژرالدین در دنیایی که تو زندگی می کنی ٬ تنها رقص و موسیقی نیست .
نیمه شب هنگامی که از سالن پر شکوه تأتر بیرون میایی ٬ آنتحسین کنندگان ثروتمند را یکسره فراموش کن ٬ اما حال آن راننده تاکسی را که ترا به منزل می رساند ٬ بپرس ٬ حال زنش را هم بپرس.... و اگر آبستن بود و پولی برای خریدن لباس بچه اش نداشت ٬ چک بکش و پنهانی توی جیب شوهرش
بگذار . به نماینده خودم در بانک پاریس دستور داده ام ٬ فقط این نوع خرجهای تو را٬ بی چون و چرا قبول کند . اما برای خرجهای دیگرت باید صورتحساب بفرستی.

 

گاه به گاه ٬ با اتوبوس ٬ با مترو شهر را بگرد . مردم را نگاه کن٬ و دست کم روزی یکبار با خود بگو :" من هم یکی از آنانهستم ." تو یکی از آنها هستی - دخترم ، نه بیشتر ،هنر پیش از آنکه دو بال دور پرواز به آدم بدهد ، اغلب دو پای او را نیز می شکند .

و وقتی به آنجا رسیدی که یک لحظه ، خود را بر تر از تماشاگرانرقص خویش بدانی ، همان لحظه صحنه را ترک کن ، و با اولین تاکسی خود را به حومه پاریس برسان . من آنجا را خوبمی شناسم ، از قرنها پیش آنجا ، گهواره بهاری کولیان بوده است. در آنجا ، رقاصه هایی مثل خودت را خواهی دید . زیبا تر از تو ، چالاک تر از تو و مغرور تر از تو . آنجا از نور کور کننده ی نورافکن های تآتر " شانزلیزه " خبری نیست .
نور افکن رقاصگان کولی ، تنها نور ماه است نگاه کن ، خوب نگاه کن . آیا بهتر از تو نمی رقصند؟

 اعتراف کن دخترم . همیشه کسی هست که بهتر از تو می رقصد .
همیشه کسی هست که بهتر از تو می زند .و این را بدان که درخانواده چارلی ، هرگز کسی آنقدر گستاخ نبوده است که به یک کالسکه ران یا یک گدای کنار رود سن ، ناسزایی بدهد .
من خواهم مرد و تو خواهی زیست . امید من آن است که هرگز در فقر زندگی نکنی ، همراه این نامه یک چک سفید برایت می فرستم .هر مبلغی که می خواهی بنویس و بگیر . اما همیشه وقتی دو فرانک خرج می کنی ، با خود بگو : " دومین سکه مالمن نیست . این مال یک فرد گمنام باشد که امشب یک فرانک نیاز دارد ."
جستجویی لازم نیست . این نیازمندان گمنام را ٬ اگر بخواهی ٬ همه جا خواهی یافت .
اگر از پول و سکه با تو حرف می زنم ٬ برای آن است که ازنیروی فریب و افسون این بچه های شیطان خوب آگاهم٬ من زمانی دراز در سیرک زیسته ام٬ و همیشه و هر لحظه٬ بخاطر بند بازانی که از روی ریسمانی بس نازک راه می روند٬ نگران بوده ام٬ اما این حقیقت را با تو می گویم دخترم : مردمان بر روی زمین استوار٬
بیشتر از بند بازان بر روی ریسمان نا استوار ٬ سقوط می کنند . شاید که شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب دهد .

آن شب٬ این الماس ٬ ریسمان نا استوار تو خواهد بود ٬ و سقوط تو حتمی است .
شاید روزی ٬ چهره زیبای شاهزاده ای تو را گول زند٬ آن روز تو بند بازی ناشی خواهی بود و بند بازان ناشی ٬ همیشه سقوطمی کنند .
دل به زر و زیور نبند٬ زیرا بزرگترین الماس این جهان آفتاب است و خوشبختانه ٬ این الماس بر گردن همه می درخشد .......
.......اما اگر روزی دل به آفتاب چهره مردی بستی ، با او یکدل باش ، به مادرت گفته ام در این باره برایت نامه ای بنویسد . او عشق را بهتر از من می شناسد. و او برای تعریف یکدلی ، شایسته تر از من است . کار تو بس دشوار است ، این را می دانم .
به روی صحنه ، جز تکه ای حریر نازک ، چیزی بدن ترا نمی پوشاند . به خاطر هنر می توان لخت و عریان به روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت . اما هیچ چیز و هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را به خاطر او عریان کند .
برهنگی ، بیماری عصر ماست ، و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده دار می زنم .

اما به گمان من ، تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری .
بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد . مال دوران پوشیدگی . نترس ، این ده سال ترا پیر تر نخواهد کرد.....

 

 

http://www.bachehayeghalam.com